از فدرال تا مونترال

يه جيزي داريم به اسم حس ششم . عجيب از اواخر روز 4 شنبه تو دلم افتاده بود كه اتفاقي كه ساليان ساله كه منتظرشيم روز 5 شنبه خواهد افتاد. هرچند كه اين روزهاي آخر اضطراب و نگراني شروعي دوباره در سرزميني ديگر باعث شده بود كه من نسبت به اين اتفاق بي تفاوت و بي انگيزه باشم . 

با توجه به حسي كه داشتم ، از فاطيما خواستم كه يه نامه تهيه كنه براي سفارت كه ما مشكلي در ايميلمون داشتيم . ميترسيم ايميل مديكال ارسال كرده باشيدو به دست ما نرسيده باشه . مارو راهنمايي كنيد . فاطيما برام ايميل رو فوروارد كرد . منم يه جمله تهش اضافه كردم كه اگر كه مديكالمون آماده نيست لطفا براي بازگشت هزينه پراسسينگ في مارو راهنمايي كنيد چون خيلي اين پروسه برامون طولاني شده .

دیشب پیامکی اومد که : مشترک گرامی ، شما برنده مبلغ 10.000.000 ریال کمک هزینه سفر زیارتی در قرعه کشی طرح نوید همراه اول به مناسبت عید قربان شده اید . جهت اطلاع و دریافت جایزه با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید . تلفن : ... و mci.ir

امروز صبح تماس گرفتیم. آقایی گوشی رو برداشت و قضیه پیامک رو گفتیم . تبریک گفت و گفت که شما برنده شدید و مشخصات رو کامل خودش داشت . بعد یه شماره کارت گفت بدید . بعد هم گفت که برید از یک دستگاه خودپرداز شماره پیگیری رو تائید کنید .

چندین بار تماس گرفت که با توجه به اینکه عید هست یکم عجله کنید چون من میخوام برم. ما هم رفتیم پشت یک دستگاه خودپرداز و از اونجا با شماره تماس گرفتیم . بعد گفت برید در بخش انتقال وجه ، بعد در قسمت شماره کارت مقصد ، شماره ای رو میخونم که وارد کنید . دیدیم شماره کارت میخونن.بعد گفت در جلوی مبلغ رو وارد کنید ، این عدد رو وارد کنید : 0198... 

من اعتراض کردم و گفتم شما دارید انتقال وجه انجام میدید . گفت نه شما چون اولش 0 را میزنید دستگاه به عنوان فیش داره عمل میکنه . بعد هم گفت که سریع انجام بدید که سرور ارور نده ... 

ما هم سریع به 110 تماس گرفتیم و فهمیدیم که کلاهبرداری بوده . 

البته مبلغی که از حساب ما کسر شد مبلغ زیادی نیود اما متوجه شدیم که از خیلی ها مبالغ بیشتری کلاهبرداری شده.

اعصابم خورده . نه از مبلغ . چون مبلغ زیادی نبوده . آدم وقتی یه بقال یه جنسی رو 500 تومان گرونتر به ادم میفروشه خیلی میسوزه . از این ناراحتم که چرا با این همه اطلاعات فنی و کامپیوتری و ... که خیلی ها از بنده مشابه این موارد رو چک میکنن که این درسته یا تقلبیه ، رودست میخورم و ازم کلاهبرداری میشه . 

وای بحال افرادی که اطلاعاتی ندارن و ازشون مبالغ هنگفتی دزدی میشه.

اوضاعی درست شده که به راه های مختلفی دست میزنن تا از مردم اخاذی کنن و این هم از آخرین روشهای دزدی پیامکی و اینترنتی و دیجیتالیه که بهتره همه حواسشون باشه.

همه جا هم اخطار داده که ما برنده ها رو با پیامک اطلاع نمیدیم .

شرایط تصویر جهت شرکت در لاتاری گرین کارت آمریکا

توضیح رو در ادامه مطلب مینویسم : 

ثبت نام لاتاری : 350.000 ریال !!!!!!
ثبت نام لاتاری گرین کارت آمریکا فقط 28.900 ریال !!!!
گرین کارت آمریکا فقط 400.000 ریال !!!!!!

این روزها از کنار کافی نت ها یا دفاتر فنی که میگذریم این تبلیغات رو میبینیم. اما مگه ثبت نام لاتاری گرین کارت آمریکا اینقدر سخته که بابتش بخواهیم پول بدیم ؟ اونهم 30 هزار تومن به بالا ؟!!
در این پست با توجه به اینکه تقریبا 10 روز تا پایان مهلت شرکت در این قرعه کشی باقیه میخوام نحوه ثبت نام در این قرعه کشی که کاملا رایگان هست رو خدمتتون شرح بدم . ایشالا که بتونید خودتون ، ثبت نام رو انجام بدید.

جهت شروع به ادامه مطلب مراجعه کنید : 

بعد از مدتها ، سعی و تلاش بی وقفه بالاخره تونستیم در این رشته کاری هم آغاز بکار کنیم . این کار رو در ابتدا برای این که بتونم یک حرفه ای رو یاد بگیرم و در کانادا ازش استفاده کنم تا در رشته تحصیلی خودم ( صنایع غذایی) کاری پیدا کنم ، شروع کردم . اما رفته رفته به این کار علاقه زیادی پیدا کردم و این تجربه باعث شد که چه از نظر ایده های طراحی و چه از نظر کار با نرم افزارهای طراحی و ترسیمی سیستمی پیشرفت کنم. 

در نهایت هم با توجه به شروع به کارم در کنار اساتید کار که واقعاً اساتید درجه یک رشته های مختلف طراحی داخلی بودند کار اجرا هم یاد گرفتم . اولین کارم رو هم در منزل خودم انجام دادم که تحسین اساتیدم رو در بر داشت . وب سایتی هم تحت دامینهای choobarg.com و choobarg.ir ثبت کردیم و ... (بقیه در ادامه مطلب)

اینطوری ؟

We transferred your application to the Warsaw office on December 20, 2011. The Warsaw office may contact you.
Your application was reviewed and we started processing on February 13, 2012

اين جمله طبق تجربيات بدست اومده يعني امتيازات محاسبه شده و حداقل امتياز رو آورديم و از اين به بعد يا توو صف صدور مديكاله يا در صف بررسي تكميلي . حالا در نظر داريم كه درخواست كيپس بديم كه آخرين يادداشتهاي آفيسر روي پروندمون رو ببينيم چيه كه تقريبا مشخص ميكنه كه چه كار قراره بكنن.

به هر حال تغيير وضعيت مثبتي بوده و جاي خوشحالي داره اما اين كه چه مدتي بايد در اين مرحله بسر برد با توجه به اينكه هنوز نفرات جلويي صف انتظار تغيير وضعيت نداشتند ، قابل پيشبيني نيست. 

چيزي كه فقط بايد اميدوار بود اينه كه ظاهرا سفارت فعلا تمام انرژيشو گذاشته كه بك لاگ پرونده ها رو كم كنه كه البته اين خيلي خوبه . اما اميدواريم كه اين كم كردن بك لاگ فقط با رد كردن ملت همراه نباشه بلكه با مديكال و پاسپورت ريكوئست انجام بشه.

همانطور كه قبلا هم گفتم كه پرونده ها در حال ارسال به ورشو هستند ، پرونده ما هم طبق ترتيب مدارك در دمشق ، در تاريخ 20 دسامبر سال 2011 به ورشو لهستان انتقال يافت . 

اميدوارم اميدوارم اميدوارم كه ديگه اونجا نره براي خاك خوردن . 

ديگه با اين افزايش لحظه به لحظه نرخ ارز و بي ثباتي اقتصاد ، سخته كه بتونيم اينجا بمونيم. هرچه سريعتر بهتر. زودتر ويزامونو بدن بريم ديگه !!!!

اگرم نميخوان بدن كه بگن بهمون كه يه فكر ديگه بكنيم!!!! 

اين هم وضعيت فعلي ما در سايت اداره مهاجرت :

اونقدر هم نرم افزارشون باگ داره كه هرچي كلمه دمشق بوده تبديل كرده به ورشو !!!!! آقا هرچي كه زيرش خط كشيدم بايد دمشق باشه . نرم افزار قلابي اينها اشتباه كرده !!!

اين پست رو از شهر زيباي استانبول مينويسم. 

اول اينكه

ظاهرا پرونده ها منتقل ميشن به ورشو . يكي يكي و با سرعت . يك عده ميگن به خاطر اوضاع سياسي سوريه هست يه عده هم خوشبين به بررسي پرونده ها هستن.

اميدوارم در اين ويزا آفيس ديگه خاك نخورن و تعيين تكليف بشن

دوم اينكه

امروز در فيسبوك امير گفت كه وضعيتتونو چك كنيد . چك كردم و ديدم كه وضعيت پرونده ما از امروز به اينپراسس تغيير كرده و آدرسمون هم حذف شده . هيچ چيز ديگه اي هم عوض نشده.

سوم اينكه ( در مورد استانبول براتون بنويسم كه اينجا چيكار ميكنم)

روز يكشنبه صبح با پرواز 7.5 اومديم اينجا براي يكسري كارها و مذاكرات تجاري . اون روز بعد از اينكه در هتل مستقر شديم ، رفتيم مسجد اياصوفيه و سلطان احمد و توپگاپي رو ديدم . شبش هم من رفتم در يك پاساژ به نام هيستوريا مال يه گشتي زدم . چيز بدرد بخوري نديدم.

روز دوشنبه هم براي مذاكرات به شهر بورسا رفتيم . شعر بورسا در جنوب درياي مرمره و بين كوه و دريا قرار داره و آبو هوايي شبيه كلاردشت داشت . مذاكرات بد نبود و بعد از ظهر به استانبول برگشتيم. اينبار با اتوبوس كه البته بخشي ازمسير رو اتوبوس با كشتي رفت.

امروز هم دوتا مذاكره در استانبول داشتم اما بقيه برنامه ها رو به خاطر تب و لرز شديدي كه داشتم كنسل كردم و به هتل برگشتم. خيلي دوست داشتم كه برم امشب بيرون و يه چيزي بخرم به عنوان سوغات اما چون لرز داشتم نشد. به اين اميدم كه فردا بتونم از فري شاپ فرودگاه اتاتورك بخرم . 

فردا ساعت 1 بعداز ظهر به وقت اينجا به تهران برميگردم.

بگذريم.

بعد از حدود 4 ماه كه بعلت مشغله فكري نتونسته بودم به وبلاگ نويسيم ادامه بدم دوباره برگشتم و ادامه خواهم داد. با اين تفاوت كه در اخرين پستم از انتظارم براي اعلام نتايج گفته بودم و الان 3 روز به اتمام ثبت نام لاتاري گرين كارت امريكا باقي مانده است.

آخرين اخبار :

1- تغيير مكان وبلاگ دوست عزيزم پانيذ پرنده مهاجر :

2- دكان هاي جديد مهاجرتي :

3- آخرين اخبار از پروسه مهاجرت كانادا

4- مهلت 3 روزه تا پايان ثبت نام لاتاري گرين كارت 2013 :

بعد از مدتها انتظار ، شرایط جدید مهاجرت به کانادا اعلام شد . در این قانون همانطور که در وبلاگ دوستان عزیزم ، کوله بار و پانیذ هم گفته شد ، فقط تعداد پذیرش ، تغییر کرده و من دفترچه را که مطالعه کردم ، تغییر دیگری نداشته است.

در دو جا به صراحت گفته که پرونده های ارسال شده قبل از امروز ، با قانون زمان خودشان مورد بررسی قرار خواهند گرفت حتی اگه بعد از آن ، قانون تغییر کرده باشه.

حالا همه اینهارو گفته ، اما مشکل ما منتظرین هنوز به قوت خودش باقیه و پرونده های ما در انتظار بررسی میباشند و معلوم نیست چند ماه یا چند سال طول خواهد کشید اما همانطور که مسئولین اداره مهاجرت گفته اند ، کاهش پذیرش پرونده در جهت رسیدگی سریعتر به پرونده های انباشته شده در ویزا آفیسهاست.

در پایان امیدوارم سال ۲۰۱۱ و نهایتا ۲۰۱۲ پایان انتظار ما باشد.

انتظار ما برای فرارسیدن اول جولای ۲۰۱۱ امروز پایان یافت ولی انتظار برای فرارسیدن پانزده جولای ۲۰۱۱ برای اعلام نتایج لاتاری ۲۰۱۲ به قوت خودش باقیه. اگه بعد از این انتظار ما برنده بشیم دیگه  مشکلات اخذ ویزای کانادا را فراموش خواهیم کرد و من فکر کنم دیگه پیگیر پروندمون هم نشیم.

خداوندا هرچی که صلاحمون هست رو برامون فراهم کن

*** پینوشت *** ساعت ۰۰:۳۰ روز شنبه ۱۱-۴-۹۰

1-امیر وبلاگ پانیذ بهم اعلام کرده که فعلا تغییرات بصورت کامل اعمال نشده و باید تا آخر وقت اداری صبر کنیم . من الان دفترچه پی دی اف رو هم دانلود کردم دیدم که اصلا تغییری نداشته و حق با امیر هست و من عجله کردم.در ضمن از رویا هم متشکرم که ریلیز نشدن دفترچه رو یاد آور شد .

2- دوستان ظاهرا تغيير ديگه اي نداشته و دفترچه هم تغييري داده نشده. فقط كانتر رشته ها رو صفر كردن و تعداد پذيرش رو كم كردن

امروز از ايشون خبردار شديم كه ايميلي به ايشون زده شده و ازشون آپديت حساب بانكي خواستن و همچنين وضعيت پرونده اش از روز سه شنبه بدون نامه نگاري و اينجور برنامه ها به اينپروسس تغيير پيدا كرده است. جالبي قضايا اينه كه قبلا در زمان مديكال آپديت حساب بانكي را ميخواستند. در ضمن لازمه كه اشاره كنم در زمان ارسال پرينت حساب بانكي ، مبلغ موجود در حساب بانكي ايشان حدود 1000 دلار كمتر از حداقل اعلام شده بود و من حدس ميزنم آپديتي كه از ايشون جداگانه خواسته اند براي اون باشه . اما بايد منتظر بود كه ببينيم در زمان مديكال هم از ايشون دوباره آپديت حساب بانكي خواهند خواست يا نه. در ضمن در ايميل اومده كه نامه اي هم ارسال شده است كه بايد ديد نامه حاوي چيه . كه من احتمال ميدم كه همين موارد رو در نامه نوشته اند و ارسال كرده اند.

در انتهاي ايميل هم نوشته هنوز هيچ چيزي مشخص نيست و بيانگر اين نيست كه شما پذيرفته شده ايد.

در مجموع نتايجي كه ميشه گرفت:

1- دمشق در حال فعاليت هست و با لحاظ كردن پست اخير امير (پانيذ) ، رسيدگي به پرونده 38 رشته ها شروع شده.

2- دوستان منتظر حدود 20 ماه به بالا جهت فدرال آماده نامه آپديت هر مدركي باشند . ايميليشون رو مخصوصا بخش اسپم باكس را دو سه روز يكبار چك كنن. 

بنده با اينكه ديشب از افزايش قيمت ارز توسط بانك مركزي خيلي ناراحت شدم ، اما امروز با صحبتي كه با ايشون داشتم اميدوار شدم .

در ضمن شغلي كه ايشون اقدام كرده بود حسابداري بوده است ( منظورم اينه كه شغلش در ليست 29 تايي ها هم نيست )

به اميد خبرهاي بهتر از ايشون و دوستان ديگر وبلاگ نويس طي روزهاي آينده هستم.

بله دوستان ، این همان سفری هست که از هر نظر شما رو راضی میکنه ولی اشکال بزرگی که داره اینه که دیگه نمیتونم از اینجا برگردم . چطور اینجا رو ترک کنم . ترک شهر مدینه خیلی خیلی سخت بود . اونقدر سخت بود که تا کیلومترها برمیگشتم و نور مسجد النبی که به آسمان تابیده رو نگاه میکردم. اما ته دلم شاد بود از زیارت خانه خدا.

نمیدونم از کجا براتون بگم . از ترک مدینه بگم یا از مراسم محرم شدن در مسجد شجره مدینه . در مسجد شجره مدینه محرم شدیم و سفر ۵ ساعته تا مکه را شروع کردیم. چه زیبا بود حالی که لبیک ، الهم لبیک رو گفتیم و محرم شدیم.

نمیتونم لحظه ورودم به مکه مکرمه را براتون کاملا وصف کنم. احساس میکردم روحم از بدنم جدا شده . وقتی برج ساعت مکه رو از ۱۰ کیلومتری مکه دیدم ، وقتی گلدسته های مسجد الحرام رو دیدم ، نتونستم طاقت بیارم و نفهمیدم دیگه چطور شد که به هتل رسیدیم و با فریاد مدیر کاروان که پیاده بشید به جسمم برگشتم.

ساعت ورود به مکه :۰۰:۴۵ بامداد روز سه شنبه

ساعت ورود به هتل : ۱ بامداد روز سه شنبه

سریعا بارها رو در اتاقها گذاشتم و برای انجام مراسم احرام به سمت مسجد الحرام حرکت کردیم. لحظه ورود به صحن مسجد زیباترین حال روحی تجربه شده در زندیگم بود. روحانی کاروان از ما خواست که سر به زیر بندازیم و بالا را نگاه نکنیم . از پله ها بالا رفتیم ، کمی جلو رفتیم ، بعد گفت از پله ها پایین بیایید و سر بلند نکنید . آخرین پله را که پایین آمدیم ، گفت حالا بالا را ببینید .  

خانه کعبه ، عظمتش و روحانیتش ، نمیدونم دیگه چی بگم ، ولی وقتی به خودم اومدم دیدم که روی زمین افتادم و مثل بقیه کاروان سجده میکنیم. اگه روحانی کاروان نبود من ساعتها در همین وضعیت باقی میموندم. دستهای روحانی کاروان منو بلند کرد و گفت وقت نداریم باید سریع اعمالت رو انجام بدیم و گرنه میخوریم به نماز صبح و شلوغی اینجا . اعمال شروع شد . ۷ دور ، به دور خانه خدا . شروع از رکن حجر الاسود و اتمام هم در حجر الاسود.نماز طواف عمره و بعد هم جهت سعی به مسعی رفتیم . ۷ بار مسیر بین صفا و مروه رو پیمودیم . صفا کوهی است که آدم (ع) از بهشت در آنجا فرود آمد و مروه کوهی است در فاصله حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ متری که حوا (ع) بر آن فرود آمده . بعد از عمل سعی هم تقصیر یعنی کوتاه کردم بخشی از مو و ناخن را انجام دادیم و به صحن برگشتیم و دوباره طواف انجام دادیم.

البته اینبار طواف نسا . بعد هم نماز نساء . اگر ۱۰ دقیقه دیر تر تمام شده بود ، اعمالمون نیمه تمام باقیم میماند و بعد هم نماز جماعت صبح در آن محیط روحانی . جالبتر از همه اینها این بود که من ذره ای خوابم نمیومد در حالی که ۳۰ساعت بود که نخوابیده بودم.

دوستان سعی کردم حالم رو بیان کنم ولی وقتی دوباره خوندم احساس کردم نتونستم درست بیان کنم و از طرفی بهتر از این هم نمیشه بیان کرد. ایشالا قسمت همگی شما بشه و خودتون احساس کنید و ببینید که چه حالی داره . این هم عکسهایی که دیشب در زیارت دومم از خانه خدا گرفتم. فقط حیف که از شب قبل از ورود ما به مکه ، هوای مکه و مدینه غبار آلود شده و عکسها شفاف نیست.

عکسها در ادامه مطلب

پینوشت:

۱-خدا قسمت کرده که ما سفرمون در مکه بین دوماه قمری باشه و لذا بتونیم ۲ بار حج عمره داشته باشیم. امشب دوباره محرم خواهیم شد.

۲-دوستان در شب وفات فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در مکه که زادگاه ایشان بودن و در کنار خانه کعبه ، حال دیگری داشت.

این پست از ۱۰۰ متری مسجد النبی نوشته میشه . بدونید که به یاد همگیتون هستم. از دوستانی که در پست پیش به بنده لطف داشتند تشکر میکنم. من خودم محتاج به دعای شماها هستم .

دیروز قسمت شد پشت بام مسجد النبی برم و نماز بخونم. این عکس رو هم اونجا یکی دادم ازم انداخت. چون اونجا خانمها رو نمگذارن بیان بالای پشت بام . 

دیشب تونستم در کنار خانه پیامبر نماز بخونم . در محلی که پیامبر به عنوان بخشی از خاک بهشت از ان یاد کردند و در حدیثی فرموده اند که مابین منبر و خانه ام بخشی از خاک بهشت است. ایشالا قسمت همه تان بشود که کاملا درک کنید که هرچی نماز میخونین سیر نمیشین. هرچی قرآن میخونین سیر نمیشین.

امروز صبح قبرستان بقیع بودم . چقدر مظلومانه زیستند . چقدر مظلومانه شهید شدند و الان قبرشان هم شده خار چشم این جماعت وهابی. دیگه با قبرشان چیکار دارین. ایکاش قبر مادرشون هم معلوم بود.

دوستان فقط آرزو دارم که قسمت تک تکتان بشه که یا مشرف بشید و یا اگه قبلا مشرف شدید ، دوباره مشرف بشید. اونهایی که اومدند مطمئنم که آرزوی تشرف دوباره دارند.

دوستان

سفر حج عمره قسمتمون شده و ایشالا فردا حرکت خواهیم کرد . اگه دراین وبلاگ يا هر جا ، بنده موردی رو مطرح کردم که باعث آزردگی دوستان شده ، همينجا درخواست حلاليت دارم .

اميدوارم اين سفر ، قسمت همه عاشقان و دوستداران حضرت حق بشود.

يكي از دوستان بسيار فعال در زمينه وبلاگ نويسي ، يك وبلاگ بسيار بسيار كارآمد و پرمحتوا در زمينه ادامه تحصيل و چگونگي اقدام جهت اخذ پذيرش و تجربيات در زمينه آمادگي جهت آزمون زبان و كلا شرايط تحصيل در كانادا و امريكا ، آماده كرده كه من با اينكه 6 ماهي هست كه با اين وبلاگ آشنا بودم اما به تازگي فرصت خواندن مطالب قبلي ايشان رو پيدا كردم و تازه متوجه شدم كه واقعا عجب گنجينه اي ايشون درست كرده كه در نوع خودش به نظر بنده بي نظيره.

اسم اين دوستمون آرش هست و وبلاگ ايشون تحصيلات دكتري در آمريكا و كاناداست . من قصد داشتم با توجه به اجازه اي كه از ايشون گرفته بودم بعضي مطالبشون رو در وبلاگ خودم عينا بيارم اما وقتي مطالب ديگر اين وبلاگ رو ديدم ، به اين نتيجه رسيدم كلاً اين وبلاگ بسيار جالب رو معرفي كنم و مطمئنم ( با توجه به نوع مطالب و نحوه نگارش اين مطالب) اگر كسي ذره اي به تحصيلات آكادميك بعد از مهاجرت يا كلا اخذ ويزاي دانشجويي علاقه مند باشه و يكي از پستهاي اين وبلاگ رو مطالعه كنه ، قطعاً ، تاكيد ميكنم قطعاً كل مطالب وبلاگ رو مطالعه خواهند كرد.

شك داريد ؟ امتحان كنيد. 

اين آدرس وبلاگه:

http://usdoctoral.blogfa.com

اين آدرس يكي از پستهاست كه مربوط به زندگي دانشجويان متاهله :

http://usdoctoral.blogfa.com/post-67.aspx

اين آدرس يكي از پستها در مورد آمادگي جهت آزمون زبانه :

http://usdoctoral.blogfa.com/post-9.aspx

اين هم آدرس يكي از پستهاست در مورد نحوه اخذ پذيرش و مكاتبه با اساتيد دانشگاهه:

http://usdoctoral.blogfa.com/post-21.aspx

اين وبلاگ خيلي پست داره . من ضمن تشكر از آرش عزيز ، چندتاشو براتون معرفي كردم كه دلتون يكمي با خوندنش آب بيوفته و ببینید كه چطور يك هموطن ميتونه ضمن فعاليت در خارج از كشور براي هموطنهاي داخل كشورش مفيد باشه. متاسفانه نمونه اين دوستان كم است و دوستان وقتي ميرن ديگه واقعا ديگه ميرن و بقيه رو فراموش ميكنن. من از خودم شروع میکنم و بياييد تصميم بگيريم بعد از مهاجرتمون ارتباطاتمون قطع نشه و بلكه قوي تر بشه و بتونيم در يك سرزمين ديگه و در خلاء حضور خانواده ، يار و غمخوار هم باشيم. مثلا تصميمي كه امير وبلاگ پانيذ هم گرفته ( در مورد كمك به اسكان ايرانيان مهاجر ورودي ) ، از اينگونه تصميمات است و لازمه كه از ايشون هم ، همينجا تشكر بكنم. 

اونقدر سرمون به مهاجرت به کانادا گرمه که از قرعه کشی بی دردسر گرین کارت آمریکا غافل موندیم. دوسال پیش یه حسی به من میگفت که لاتاری رو برنده میشیم. اما وقتی نشدیم کلی تو ذوق و حس درپیتمون خورد و به فکر مهاجرت به کانادا افتادیم و از پاییزش دنبال امتحان آیلتس رفتیم.

امسال هم مثل سال گذشته و سالهای قبلش ، در اين قرعه كشي شركت كرديم كه ششمين باري باشه كه بختمون رو آزمايش ميكنيم و ايشالا شنيدم سر سي سال بازنشست خواهيم شد.

امسال هم با پارسال فرقي كه داره اينه كه ديگه نامه اي به دست كسي نميرسه. بلكه اسامي رو در سايت اعلام ميكنن و در صورت قبولي خود فرد بايد فرمها رو دانلود كنه ، تكميل كنه و بفرسته.

 اخيرا وزارت امور خارجه امريكا ، آماري از ميزان نفرات شركت كننده در اين قرعه كشي ارائه كرده كه لينكشو در ادامه مطلب گذاشته ام و با اجازه دوستان تحليلي رو آماده كردم و در بخشي از اين تحليل ، از اطلاعات و تحليل هاي دوستانم در فروم مهاجر سرا استفاده كردم:

به ادامه مطلب مراجعه نماييد

سلام بر ایران و آریایی

سلام بر آیینهای زیبای آریایی

سلام بر حافظ و دوستدارانش كه ديشب با ديوانش حال كردن

سلام بر فصل زمستان

فصل زیبا ، سرد ولي دوست داشتني.

دوستان ، فصل زمستان هم آغاز شد. من اين فصل رو از همه فصلها بيشتر دوستش دارم. كلا سرما رو خيلي دوست دارم تا گرما. شايد اين علاقه بتونه در آينده تحمل سرماي فصل زمستان كانادا رو برام راحتتر كنه.

راستي ، ديشب كجا بوديد؟ كدوم جمع رو ترجيح داديد؟غيبت كي رو كرديد؟

من پيش بيني ميكنم ۹۰ درصد مردم در مورد هدفمندي يارانه ها صحبت كردن. ميگيد نه ؟

ما كه كلي در مورد هدفمندي و صرفه جويي و يارانه هاي نقدي و اين چيزها صحبت كرديم.

هركس دوست داشت بگه كه ديشب در جمعي كه بودند ، بحث روي چه موضوعي بيشتر داغ بود؟ يه نوع نظرسنجيه ديگه ...

روزی روبرت "دوونسنزو"، گلف باز بزرگ پس از دریافت چک جایزه قهرمانی در حالی که لبخندی بر لب داشت، از مقابل دوربین خبرنگاران عبور کرده و وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود.

پس از گذشت یک ساعت، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک شد. زن ابتدا پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماریی سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست. "دوونسنزو" تحت تأثیر حرفهای زن قرار گرفت و چک مسابقه را امضاء نمود و در حالی که آن را توی دست زن می فشرد، گفت: برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می کنم. یک هفته پس از این واقعه "دوونسنزو" در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالیرتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید. می خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن یک کلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به موت ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده است. او شما را فریب داده، دوست عزیر

"دوونسنزو" می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟

آن شخص جواب داد: بله کاملاً همینطور  است.  "دوونسنزو" می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم.

انتظارات به سر اومد و هدفمند سازي يارانه ها آغاز شد. يكمي طول خواهد كشيد اثرات منفي يا مثبت اجراي اين قانون بر پيكره اقتصادي جامعه ما خودشو نشون بده. من شخصا اميدوارم كه اجراي اين قانون طبق پيشبيني دولتمردان ، موفقيت آميز باشه. واقعا اقتصاد ضعيف ما تحمل آزمون و خطا رو نداره. اينكه فردا جواب نده ، بازگشت به قبل بسيار كار مشكلي است. تورمي كه خودشون هم پيشبيني كرده اند بزودي بوجود خواهد آمد و در صورت جواب ندادن طرح ُ، به نظر من بازگشت ناپذير است.

بحث هاي علمي كه در اين زمينه ميشه نشون ميده كه سيستم سوبسيدي ، سيستم خوبي نيست و اجراي اين سيستم در جامعه ما اجتناب ناپذير بوده . منتها تغيير روش از اين سيستم به سيستم اقتصاد آزاد هم بسيار خطرناك بوده و اگه يك قسمت از جامعه در اين تحول ناديده گرفته شده باشه ، زير بار سينگين تورم حاصله ، له خواهند شد.

در سفري كه اخيرا به شمال كشور داشتم ، خانواده اي رو در يك روستا ديدم كه با ماهي 80.000 تومان در حال گذران زندگيشون بودند. در واقع پدر خانواده راننده سرويس بود. البته ايشون مرغ و خروس و گوسفند داشت و البته زمين دارن و شاليزاري هم ميكنن. يك خانواده 5 نفري كه ميزان يارانه واريزي انها ماهانه 200.000 تومانه. يعني دو و نيم برابر درامد نقدي خونوادشون بهشون يارانه دادن و فكر ميكنم اينجور خانواده ها بيشترين بهره رو از اجراي اين قانون ببرن. كلا يك لامپ ، در خونشون روشنه و يك يخچال و كلا مصرف حاملهاي انرژيشون كم بوده.

 من خودم شيب اعلام شده افزايش قيمتها رو كه در مورد خانواده خودم نگاه ميكنم به اين ترتيبه:

1- هزينه برق : افزايشي در حدود 10.000 تومان خواهيم داشت. بر اساس بيست درصد بيش از ميانگين برق مصرفي از اول سال و بر اساس شيب قيمت اعلام شده (لينك قيمت)

2-هزينه گاز : با توجه به اينكه مشتركه نميشه دقيق گفت. اما تا بحال نفري 3000 تومان برامون ميفتاد. با توجه به افزايش 7 برابري ميشه 21.000 تومان افزايش قيمت (لينك قيمت)

3- هزينه بنزين: با توجه به اينكه ما در ماه دو باك 30 ليتري بنزين ميزنيم با فرض اينكه همه را بنزين آزاد 700 توماني بزنيم : 60 ليتر ضربدر 700 كه ميشه 42.000 تومان كه ميشه 36.000 تومان افزايش قيمت در ماه كه در دوماه ميشه 72.000 تومان (لينك قيمت)

جمع هزينه هاي افزايش يافته حامل هاي انرژي جهت خانواده ما در دوماه : 72+21+10=103.000 تومان

يارانه پرداخت شده جهت حاملهاي انرژي جهت دوماه: 240.000 تومان

يعني با اين حساب 140.000 تومان برامون ميمونه . البته افزايش قيمت آب رو حساب نكرديم. چون ظاهرا قرارنيست بابت آب يارانه نقدي پرداخت بشه و گفته اند مردم صرفه جويي كنن.

اگه اونجور كه دولت ميگه بشه ما بايد 140 هزار تومان برامون باقي بمونه.اين يك روي سكه است كه خيلي خوشه . منتها بايد ديد كنترلهاي دولت بر افزايش ديگر كالاها چقدر تاثير خواهد داشت . اميدوارم اينطوري نباشه كه يه چيزي هم روي اين 140 هزار تومان بگذاريم و بدهيم جهت خريد اقلام ديگه.

قيمت نان هم كه فعلا مشخص نشده اما فكر كنم يارانه 4000 توماني با توجه به قيمتهاي تثبيت نشده جلسه ديشب استانداري ، كافي نباشه. (لينك قيمت)

پيش بيني بنده از اجراي قانون هدفمندي يارانه ها ، همسطح شدن طبقه كم درامد جامعه و طبقه كارمند و متوسط جامعه هست. چون اين دو سطح هيچوقت به سطح طبقه مرفه جامعه نخواهند رسيد و تنها قشري كه به نظر بنده ضرر نخواهد كرد قشر سرمايه دار و مرفه جامعه و متضرر ترين قشر ، قشر كارمند و متوسط جامعه و قشر ضعيف جامعه به نظر من ، به نفعشان خواهد شد.

از امروز هم كه يكساعت مراكز دولتي زودتر تعطيل ميشن و من نفهميدم اين تعطيلي يكساعته بابت چيه؟ خودشون كه ميگن بابت كاهش ترافيك. از سايت هواشناسي هم كه وضعيت هوا رو ميبينيم ، تا 10 روز آينده خبري از بارش نيست.

بعد از به نتيجه نرسيدن راه كارهايي چون تعطيل كردن مدارس و اداره ها ، زوج و فرد كردن تردد اتوموبيلهاي شهر ، از امروز باران مصنوعي از طريق هواپيماهاي آب پاش راه كار سوم خواهد بود.

آقايان مخهاي فندقيشونو روي هم گذاشتن و تئوري باران مصنوعي رو بيرون داده اند تا ببينيم سومين راهكار مسئولين محترم و باهوش شهر ما موثر واقع خواهد شد يا نه. 

دوستان ، واقعا آلودگي هواي تهران شده سوژه . هم سوژه عادي ، هم سوژه سياسي ، هم سوژه طنز بين مردم. يكسري شايعات هم بيرون اومده كه مسخره ترينش رو بنده ديروز شنيدم كه ميگفتند علت آلوده شدن هوا ، بي كيفيت بودن بنزين ايراني هست كه امسال ساخته اند. يكي نيست بگه باباجون پارسال مگه آلودگي نبود؟!

خدا آخر عاقبت ما رو بخير كنه . من موندم اين هواپيما ها كه قراره برن از بالا آب پاشي كنن ، با چي ميخوان آب بريزن؟ آفتابه كه قطعا جواب نميده. يه مورد ديگه هم اينكه تو اين آلودگي كه چشم ، چشمو نميبينه اين هواپيماها چجوري ميخوان با همديگه پرواز كنن؟! اميدوارم تصادف نكنن. كلا امروز بايد روز جالبي باشه...

فقط همگي يادتون باشه امروز بايد با چتر بيايم تو خيابون چون بارون سياه و اسيدي قراره بريزن رو سرو كله مان!!!!!!!!!

من نميخوام آيه ياس بخونم . نميخوام انتقاد كنم چون كار درست اينه كه پيشنهاد سازنده بديم و گرنه هركسي ميتونه از هر چيزي انتقاد كنه .  تا ديروز حذف سوبسيدها شده بود سوژه و سر مردم گرم بود ، جديدا تعطيلي هاي آخر هفته شده سوژه و مردم از همين اول هفته ميگن كاشكي آخر اين هفته هم تعطيل كنن. هفته ديگه هم كه تاسوعا و عاشوراست . خدا بده بركت .

به همين بهونه دوتا مطلب انتقادي در مورد همين دوتا موضوع مينويسم كه گاها ممكنه به صحراي كربلا هم سري بزنم:

در فروم اپلاي ابرود به پيشنهاد يكي از دوستان ، اطلاعات فايلمان را به اشتراك گذاشتيم. با اين هدف كه وضعيت تقدم و تاخر رسيدگي به پرونده هامون دستمون بياد. اطلاعاتي كه قرار شد به اشتراك گذاشته شود كه اتفاقا خيلي هم استقبال شد ، تاريخ رسيدن مدارك به دمشق ، تاريخ رسيدن فايل نامبر دوم و شماره فايل نامبر دوم بود منهاي 3 رقم آخر كه از بابت شخصي ماندن فايل نامبر دوستان بود.

جدولي بدست آمد كه حاصل آن تحليل دوستان از تاريخها و شماره هاي جدول شد. بنده نيز تحليلي از جدول آماده كرده بودم كه دوهفته گذشته براي دوستاني كه در همان فروم از طريق پيغام درخواست كرده بودند و در ايجاد جدول مشاركت كرده بودند ارسال كردم. راستش تا امروز هم قصد نداشتم اين تحليل خودم رو در وبلاگ منتشر كنم. چون ميترسيدم با انتشار اين تحليل ، دوستاني دچار اميد كاذب و دوستاني ديگر دچار نااميدي بشن. اما دوستان عزيزم در فيس بوك يا ايميل يا در همون فروم ازم درخواست لينك اين تحليل رو داشته اند كه اولا مايه خوشحالي بنده هست كه دوستان اينقدر به بنده لطف دارن . چون واقعا تحليل خاصي نيست. يك نوع نتيجه گيري آماري هست . 

ثانيا در ذيل لينك دانلود فايل نتيجه گيري رو براتون ميگذارم . فقط از همگي خواهش ميكنم از اين تحليل به عنوان استناد در جاهاي ديگه استفاده نكنيد كه باعث بشه دوستان دچار اشتباه بشن.چون اين نتيجه گيري كاملا شخصي هست و اصلا ارزش استناد كردن يا نگران شدن رو نداره چون واقعا معلوم نيست چقدر با واقعيت فاصله داشته باشه.

در ضمن اگه دوست داشتيد ، نظرات خودتونو در مورد اين نتيجه گيري ها در همين وبلاگ مطرح كنيد چون خيلي دوست دارم نتيجه گيري ها و نظرات دوستان وبلاگي و غير وبلاگي رو داشته باشم.

لازم به ياد آوريست كه اين داده ها كلا مربوط به قانون 38 رشته ميباشد كه بين تاريخهاي 2008-11-28 الی 2010-06-26 در جريان بود.

لينك فايل جدول و نتايج

"شما که از اینترنت استفاده میکنین از چه سرعتی برای اتصال استفاده میکنین؟ ۵ مگ ؟ ۷ مگ؟۱۰ مگ؟"

این جمله ای بود که روز یکشنبه در برنامه کلیک از بی بی سی پخش شد که در ادامه بقیه خبر رو میگم. فعلا تا اینجاش بنده از خجالت آب شدم و اگه یه چاه بغل دستم بود ، با کله میرفتم اون تو. توی دلم گفتم عزیز دل برادر ما اینجا هنوز به مگ نرسیدیم. ما هنوز در کیلوبیت گیر کردیم کسی هم نیست که مارو دربیاره. عزیزمن ما هنوز دایال آپ وصل میشیم. عزیز جان برای ما اینترنت بالای ۱۲۸ کیلو بیت ممنوعه و ...

ادامه:

" مردم کشور کره جنوبی که در حال حاضر از اینترنت با سرعت ۱۰۰ مگ استفاده میکنن  ، قراره از ابتداي سال آينده اينترنت ۱۰۰۰ مگ رو براي اونها برقرار كنن "

بقيه اش رو شرح ندم بهتره. چون تو كشور ما كه واحد اينترنت به قول آقايون مگاپيكسل هست ، بايد هم اينترنتمون هنوز در كيلو بيت درجا بزنه و كشور كره به ۱ گیگابیت برسه.اينترنت ۵ مگ در امريكا و كانادا ۳۵ دلاره اما اينجا اينترنت ۵۰۰ كيلوبيت  (سرعت ۱۰ برابر كمتر) قيمتش ۵۰ دلاره. من فكر ميكنم ما داخل يه جزيزه گير افتاديم كه ارتباط با خارج از جزيره واقعا مشكل شده است.

آقایونو در صداوسیما دعوت کردن و ازشون پرسیدن که چرا باید هزینه اینترنت در ایران نسبت به هزینه اینترنت در کشور دوست و برادر و همسایه یعنی ترکیه ۱۰ برابر باشه. جواب مسئول محترم این بود که چون ما هزینه گسترش شبکه را هم باید بگیریم. حال جای سئوال اینه که مگه در امریکا ، كانادا يا همون تركيه ، اينترنت گسترش پيدا نميكنه؟!

 ويرايش 1389/08/06  ساعت 12:30

ظاهرا برخي دوستان فكر ميكنن در مورد مگا پيكسل بنده پرت و پلا نوشتم . نخير . اينترنت مگا پيكسلي 8 ماه پيش اومده بود و تو همين وبلاگ گفته بودم اينم لينكش:

http://reza11000.blogfa.com/post-28.aspx

نمیدونم راضیه یا راضی نیست. اما خیلی حیفم میاد که اسمشو نگم . اونقدر با معرفته كه وظيفه خودم ميدونم يك پست رو به خودش و خوبيهاش اختصاص بدم. كسي كه به من و خانوادم در رابطه با پرونده مهاجرتيم اميد داد و گرنه من جرات اقدام نداشتم. چون بايد نمره زبانمونو كامل ميگرفتيم و هزار مشكل ديگه.

اما ايشون با اميدي كه داد ما تونستيم پروندمون رو به جلو حركت بديم و همونطور كه همه ميدونن نمره زبان رو كامل گرفتيم . براي گرفتن سوء پيشينه انگلستان ، همه مشاورين نم پس نميدادند اما با راهنماييهاي ايشون سوءپيشينه از انگلستان هم در كمترين زمان گرفتيم. حتي حاضر بود برامون ماني اردر بگيره و بفرسته بدون اينكه حتي از من اون موقع بپرسه كي هستي. فقط ميدونست يك هموطنه و كلي موارد ديگه ...

باید همه دوستان بدونن که هنوز هم به فکر اونهایی. مطلبی که به من ارسال شد و من در پست قبلي نوشتم ، از طرف امير وبلاگ پانيذ پرنده مهاجر بود و مثل قبل ، قبل از اعلام همه سايتهاي مهاجرتي با خبر شده بود و به وبلاگ من ارسال كرده بود . منتها من دير چك كرده بودم و در نتيجه دير اطلاع رساني كردم.اگه راضی هم نبودی که من این قضیه رو اعلام کنم ، واقعا فايده نداره چون اگه بخش نظرات را بخوني ميبيني كه همه ميدونن كه شما بودي.

اميدوارم هميشه و در هرجايي با خانواده محترمت هستي موفق و پاينده باشي و اميدوارمبزودي دوباره نوشتن رو شروع كني چون همه ما به نوشته هاي شما عادت كرده ايم و رك و راست بگم ، نميتونيم ترك عادت كنيم. به افتخار ايشون يك كف مرتب.

در ضمن بخش نظرات پست قبل رو بخون چون بچه ها برات ابراز احساس کرده اند.